شرکتهای امروزی توسط سه نیروی مشتریان، رقبا و دگرگونیها به مسیری غیرقابل پیشبینی هدایت میشوند. به نظر میرسد تنها راه برای بقا، رشد و دستیابی به سود بیشتر سرعت عمل در پاسخ به نیاز مشتری، حفظ مشتری و توجه جدی به مقولة کاهش هزینه است. در این بین طراحی یک مسیر صحیح چرخه عمر محصول به گونهای که بتوان با بهرهبرداری از سینرژی تیمهای کاری طرحی با کمترین تغییرات را در مدت زمان کوتاهی روانه بازار کرد به گونهای که خواستهای مشتری از ابتدا در طراحی دیده شود مقولهای غیرقابل اجتناب است. هدف از ارائه مقاله فوق ارائه راهکارهایی به طراحان مهندسان و تولیدکنندگان محصول میباشد تا با مجتمع کردن تکنیکهای همزمانی و مهندسی ارزش در تدوین پروژه توسعه و نیز بهره جستن از بسیاری از ابزارهای مهندسی در قالب توسعه همزمان محصول بتوانند محصولی با کمترین هزینه را در چرخه عمر محصول تولید و به بازار عرضه کنند. از این رو استفاده توام این دو ابزار که خود برخی موارد از سایر از ابزارهای متداول مهندسی بهره میجویند به عنوان هدف اصلی طرح میگردد. این مدل در غالب یک مدل سیال با همپوشانی فازهای مختلف یک فرایند توسعه طراحی شد که مهندسی ارزش در دو غالب افزودن اصول ارزش آفرینی به محصول به صورت جداگانه و نیز به صورت ساختار یافته به عنوان یک فاز مجزا در بهترین نقطه اثربخش به این مدل وارد شد. هدف دیگر انجام پژوهش بررسی میزان اجرایی بودن و صحتسنی مدل ارائه شده در غالب یک مثال صنعتی میباشد تأثیر اجرای مدل بروری بهبود وضعیت، افزایش سرعت کاهش و هزینه به صورت عملی با توجه به دادههای حاصل بررسی میگردد.