توسعه و پیشرفت و کسب میزان رقابتی در شرایطی کنونی چیزی نیست که بدون برنامهریزی اصولی بتوان بدان دست یافت.
از طرفی دیدگاههای کمی و کیفی نیز نسبت به مسائل مختلف، از جمله سود، زبان، حجم، تعداد، زمان، کیفیت، رضایت، مطلوبیت و امثالهم، دیگر نمیتوانند به عنوان عوامل ایجاد کننده مزیت و برتری، به تنهایی تصویر روشن و شفافی از توسعه و بقاء برای شرکتها و سازمانها به ارمغان آورند.
تحت چنین شرایطی تمرکز بر ایجاد ارزش و به جریان انداختن آن به عنوان کلیدیترین مزیت رقابتی عصر حاضر مطرح شده است. بر این اساس موفقیت از آن شرکتها و سازمانهایی است که نسبت به کشف و شناسایی ارزش و بکارگیری آن زودتر و سریعتر از رقبای خود اقدام نمایند.
لذا در این میان ضروری است که تصمیمسازی و تصمیمگیری راهبردی نیز توأم با قضاوت نسبت به ارزش و از نقطهنظر کلیه ذینفعان صورت گیرد.