امروزه شركت ها و كارخانجات توجه ى زيادي به بحث برون سپاري دارند و اين امر عمدتا با هدف آزادسازي سرمايه، جهت استفاده در محصولات استراتژيك ديگر انجام ميپذيرد. نكته ى اساسي در اين ميان اين است كه چه محصولي و چطور برون سپاري شود، بطوري كه سرمايه شركت كاهش نيابد، لذا نياز است معيارهاي مناسب براي محصول، جهت برون سپاري مشخص گردد و در نهايت تعيين گردد كه محصول ارزش ساخت در داخل شركت يا برون سپاري به تامين كنندگان ديگر را دارد يا خير. در اين مقاله، هدف بحث در مورد تعيين ارزش گذاري محصول براي توليد در داخل و يا خارج از شركت و بكارگيري تامين كنندگاني است كه اين ارزش را حاصل كنند و از آنجا كه يكي از عوامل كليدي براي افزايش توان رقابتي و كيفيتي محصولات و خدمات توليدي سازمان ها و شركت ها، برقراري رابطه ى تنگاتنگ با تامين كنندگان مواد و قطعات اوليه و همكاري و ارزيابي دقيق آنان است، در نهايت بكارگيري روند مهندسي ارزش با هدف بالابردن و يا حفظ سطح كيفي و كمي محصول با توجه به استراتژي شركت و هماهنگ نمودن تامين كننده با اين استراتژي ها توصيه مي شود.