درعصر حاضر كه سازمان ها در رقابت هاي تجاري و اقتصادي گسترده اي حضور دارند و نيازهاي مشتريان فزوني يافته و با شتاب فوق العاده ى تحولات فناوري همراه شده است و نيز اثرات مستقيمي كه اين عوامل بر افزايش سودآوري و حتي بقاي سازمان ها در سطح جهاني دارد، سمت و سو گرفتن مطالعات، برنامه ريزي ها و تمامي تلاش هاي سازمان ها براي ارتقاي كيفيت و كاهش هزينه هاي توليدي به منظور قابليت صدور محصولات و خدمات در سطح جهاني را اجتناب ناپذير نموده است. استفاده از تمامي سازوكارها، اصول، مفاهيم و تكنيك هايي كه در جهت اين دو امر حياتي و مهم، پاسخگوي نياز سازمان ها باشد، همواره مورد توجه قرار گرفته است. مهندسي ارزش و تفكر ناب دو رويكردي هستند كه به واسطه ى موفقيت هاي شايان توجه، همواره در كانون علاقه سازمان ها بوده و هستند. اما مي توان با بكارگيري تلفيقي اين دو ريكرد، قابليت مضاعفي را براي ارزش آفريني هر چه بيشتر در سازمان ها بدست آورد. به عبارت ديگر سازمان هايي كه امروزه درگير پياده سازي اصول ناب هستند، به وسيله ى بكارگيري مهندسي ارزش، بطور روزافزوني مي توانند تلاش هاي خود را براي كاهش هزينه و افزايش ارزش، جهت بخشيده و بهبود دهند. به علاوه در برخي از حوزه ها كه تكنيك هاي ناب حضور ندارند، مهندسي ارزش مي تواند اثربخش بوده و به عنوان يك متدولوژي تحليلي قوي و كارآمد مطرح شود. لذا مديران سازمان ها بايد شرايطي را فراهم آورند كه با حضور هر دو رويكرد (ناب و مهندسي ارزش)، مزاياي بيشتر را در خلق ارزش در سازمان هايشان كسب نمايند. در اين مقاله ضمن معرفي رويكرد مهندسي ارزش و تفكر ناب به تاثيرات اين دو رويكرد بر يكديگر خواهيم پرداخت و در پايان چگونگي بكارگيري ابزارهاي آنان در يكديگر به منظور توسعه ى خلق ارزش بيان مي شود.